همه را دوست داشته باشیم برای خاطر خودشان

وبلاگ شخصی مهدی غفوری
همه را دوست داشته باشیم برای خاطر خودشان

حقیقت عبودیت؛ ترک معصیت است در اعتقاد که عمل قلب است و در عمل جوارح. و ترک معصیت، حاصل نمی شود مگر با دوام مراقبه و یاد خدا در هر حال و زمان و مکان و در میان مردم و در خلوت.
العبد محمد تقی بهجت (ره)

۱۳ مطلب در اسفند ۱۳۹۲ ثبت شده است

وقتی خوب فکر می کنیم می بینیم که یه اتفاقی در چند سال اخیر به خوبی در کشور اتفاق افتاده است و آن هم اینه که در طی یه فرآیند بی صدایی بسیاری از سنت های خوب جامعه ایرانی که روزی منبع قدرت و تحکیم خانواده و اجتماع بوده است در حال تحریف و یا تغییر قرار گرفته است. سعی می کنم به مرور زمان برخی از این سنت های حسنه و مفرح و آسیب بوجود آمده را بررسی کنم برای شروع مراسم چهارشنبه صوری را به بهانه آخر سال انتخاب کردم. 

یادم میاد در ایام نوجوانی روز چهارشنبه آخر سال که می رسید از قبلش با بچه های محل قرار می ذاشتیم و سر ساعت همه جان بر کف آمده بودیم بدون ثانیه ای تاخیر ...

برنامه به این شکل بود که ابتدا آتیش جمع و جوری را درست می کردیم و به اتفاق بچه های محل دور آتش می نشستیم و به بیان جوک و خاطره و امثالهم می پرداختیم، بعدش بلند می شدیم همراه با تشویق و سوت و کف از روی آتش می پریدیم و کلی کیف می کردیم از آخرم طبق سنت قدیمی چادر سر می کردیم و به کمک یه ملاقه یا کفگیر به ته یک تابه می زدیم و در خونه همسایه ها می رفتیم و درخواست شیرینی و میوه می کردیم اهالی محل هم که به این برنامه آشنا و توجیه بودن حسابی می خندیدن و شوخی می کردن و ادامه ماجرا ... خلاصه اینکه خیلی خوب بود و حسابی صفا می کردیم.

اما . . .

متاسفانه سال به سال شاهد این بودم که جای صفا و شوخی و شادی و یه آتیش کوچک را ترس و وحشت و گرفتاری گرفت. اول ترقه و بعد دیگه کم کم الان به چیزایی شبیه بمب و از این جور حرفا رسیده.

نکته جالب توجه اما تلخ قضیه اینه که مبنای این سنت جدید بر مردم آزاری و لذت بردن از طریق ترساندن دیگران بنا شده است که این مسئله بسیار جای توجه دارد. جالب تر اینکه عده ای از این دوستان گویا معتقد به این مطلب هستند که با عوض کردن کلمات و یا انجام برخی امور در یک روز خاص قبح و خطا بودن آن از بین می رود مثلا یعنی اینکه مردم آزاری و ترساندن مردم بده ولی اگه در قالبه شوخی باشه خوبه ! یا اینکه دروغ کلا بده ولی اگه در روز شنبه باشه مشکلی نداره یا اینکه اذیت کردن مردم بده ولی اگه چهارشنبه آخر سال باشه استثنا مشکلی نداره قضاوت در مورد این عقیده را به شما خوانندگان عزیز می سپارم.

به امید روزی که از سنت های خوب و دوست داشتنی خودمون به خوبی محافظت کنیم و بساط  کیف و صفا عاقلانه و هم نوع دوستانه مون همیشه برقرار باشه و همچنین به امید روزی که همیشه از شادی مردم شاد شویم ....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ اسفند ۹۲ ، ۱۷:۵۶
مهدی غفوری

سلام 

به تمام دوستان خوبم پیشنهاد می کنم در ایام تعطیلات چنانچه فرصتی پیدا کردند حتما فیلم " چ " حاتمی کیا ببینند. مطمئنم پشیمون نمیشید و انشاالله لذت خواهید برد، یادتون نره ها . . .

کلیت فیلم در مورد محاصره 48ساعته شهر پاوه ست و چکونگی مقاومت شهید چمران و شهید وصالی را در اون لحظات خیلی حساس به زیبایی هرچه تمام تر به نمایش کشیده است.


                 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۲ ، ۲۲:۳۵
مهدی غفوری

سلام دوستان

متاسفانه مدتی هست بر اثر شنیدن و دیدن جنایت ها و شکنجه های مسلمانان منطقه افریقا قلبم به درد آمده و متاثر شده ام. گاهی اوقات با خودم فکر می کنم به چه جرمی عده ای قتل عام می شوند؟ (بای ذنب قتلت) و به چه منطقی عده ای سکوت می کنند!

در تعریفم از بشر دچار تردید شده ام، در مناطقی حقوق بشر فریاد می شود و در منطقه ای انگار نه انگار بشری حیاتش را از دست می دهد، اٌف بر این  یاوه سرایان دروغگو که به گفته قرآن عزیز، خود را مصلح معرفی می کنند حال آنکه خود عامل فسادند . . .


متوجه شدم عده ای از بچه مسلمون ها به تازگی وبلاگی برای جمع اوری امضا برای توقف جنایت ها در افریقا درست کردن به تمامی انسان های آزاده پیشنهاد می کنم به این ادرس مراجعه کرده رای بدهید.

یا حق

درخواست توقف کشتار مسلمانان در آفریقای مرکزی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۲ ، ۰۱:۱۵
مهدی غفوری

خیلی خوشحالم که بعد از مدت ها از راه اندازی این وبلاگ دوباره فرصت نوشتن پیدا کردم و به طریقی به دنبال تجربیاتی جدید در فضای مجازی باشم و از این طریق ارتباطاتی متنوع با کسانی که برایم آشنا هستند یا نیستند برقرار کنم. 

مدت ها بود به دنبال این فرصت بودم که در زمینه های گوناگون تمرین نوشتن کنم  اما خوب امان از مشغله های روتین دانشجویی از جمله پایان نامه و آزمون دکتری که گوی سبقت را از من ربود و هنوز پس از اندی اندر خم یک کوچه ام ...

بهر صورت از امشب تصمیم جدی بر بودن دارم امیدوارم در این برگ کوچک اما جدید از زندگی دوستان، تجربیات و اطلاعات جدید و ارزنده ای را بدست آورم. انشاالله در موضوعات متنوع علمی، اخلاقی، آزاد فکری و غیره مطالب متنوعی را خواهم گذاشت که تماما دیدگاه ها و نظرات و تصمیم های منطقی یا غیر منطقی شخصی بنده هست و به هیچ فرد یا گروهی مرتبط نخواهد بود.

یا علی 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۲ ، ۰۰:۴۲
مهدی غفوری

خدایا ...

آنان که به من بدی کردند مرا هشیار کردند.

آنان که از من انتقاد کردند به من راه و رسم زندگی آموختند.

آنان که به من بی اعتنایی کردند به من صبر و تحمل آموختند.

آنان که به من خوبی کردند به من مهر و وفا آموختند.

پس خدایا به همه اینان که باعث تعالی دنیا وآخرت من شدند خیرو نیکی برسان ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۲ ، ۰۰:۲۵
مهدی غفوری

مهدی یاران جوان در عشق غوغا می کنند         با گل ایمان جهانی را شکوفا می کنند

چون به اخلاص عمل زیبنده شد کردارشان         با حضور پاکشان هنگامه برپا می کنند

مهدی یاران جوان از صبحگاهان تا شبان            در تکاپو بهر یار و فارغ از هر این و آن

در پی کسب رضای دوست هریک جان به کف      اوج گیرند از زمین تا قله هفت آسمان




۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۲ ، ۰۰:۲۲
مهدی غفوری

ای محبوب من ای حسین در این منزلگه عشق در فضایی که می دانم در آن مدتی هر چند کم حضور داشته ای و در این مکانی (خیمه گاه)که هنوز پس از ۱۴۰۰ سال روح مرا تسخیر می کند و قلبم را می رباید از تو می خواهم که مرا تایید کنی و یاری رسانی تا در زمره ی همراهان و عاشقان واقعی امام زمانم مهدی موعود باشم و مرا عنایتی بخشی تا در راه عشقبازی و سربازی در رکاب امام بهتر از جانم تا آخرین نفس استوار باشم و همچون یاران وفادارت در روز کربلا تا ذره ای جان در بدن دارم در رکاب مولایم پیکار کنم و در دامن بهاریش به ملاقات خدا بروم.

             

   رقصی چنین میانه میدانم آرزوست ....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۲ ، ۰۰:۱۸
مهدی غفوری

ای عزیز! تکلیفت را روشن کن! می خواهی همچون کوفیان بی مروت باشی یا همچون عاشقان که در جوار مولایشان به خاک و خون کشیده شدند !؟

 

ای عزیز! این را بدان هر قطره اشکی را که برای حسین می ریزی و هر ضربه ای که بر سر و سینه ات می زنی یا هر دعای ندبه ای را که شرکت می کنی در حکم نامه ای می باشد که برای امام زمانت می فرستی و به او برای شرکت در پیکار جهانی عشق اعلام آمادگی می کنی ...

 

ای عزیز! این را بدان که در طول تاریخ افراد زیادی بودند که همچون ما جزو امضا کنندگان نامه های فراوان برای امام زمانشان بودند اما در نهایت همان ها کسانی شدند که دستشان به خون امام شان لاله گون شد. پس به ازا ی هر سینه ای که می زنی و هر قطره اشکی که خرج می کنی خوب فکر کن و خوب آماده باش چرا که خدا دیگر بنا ندارد خیانت مردمان هر زمان در حق ولی خود بر روی زمین را تحمل کند و آن را تابلو و بشارتی برای آیندگان قرار دهد بلکه این آخرین هدیه است که بناست یر روی زمین فرود آید و بدان که خدا دستان تمام خائنان و افراد سست ایمان را که بدون تعهد برای مولایشان نامه می نویسند را قطع خواهد کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۲ ، ۰۰:۱۸
مهدی غفوری

ای دختر علی سلام٬ ای زینب کبری سلام

 

سلام و درود خدا بر تو ای کوه صبر٬ بر تو ای مادر مصیبت ها. ای زینب بدون شک هیچ فکری و هیچ قلمی در طول تارخ نتوانسته و نخواهد توانست که درباره تو و دردهایت بنویسد.

 

ای زینب بدون شک هیچ مرد و زنی در طول تاریخ غیر از خودت نمی تواند آنچه را که تو دیدی ببیند و ...

 اما تو ای زینب نه تنها این فجایع عالم را دیدی بلکه وظیفه داشتی که پیام سرخ آن را به تاریخ و جهانیان منتقل کنی٬ پیامی به وسعت تاریخ٬ پیامی به عمق بی نهایت...

 عجبا که چه دردناک است٬ فجایعی که هیچکس را توانایی دیدن آن نبود تو زینب عاشق برادر نه تنها باید می دیدی و خون گریه می کردی بلکه باید آن را برای بقای دین و برای حفظ خون برادرانت برای جاهلان و کوته فکران زمان خودت شرح می دادی و تحلیل می کردی که حقا چه خوب کردی این کار را همچون ما بقی هنرنمایی هایت ...

 ای زینب نمی دانم نظاره گر بودن عروج چهار معصوم و ولی خدا و تعداد زیادی ابرار و اولیا همچون برادر رشیدت عباس و ... چه حسی برای تو داشت!

 

ای زینب تو را کوه صبر می خوانند ولی به گمان من اگر این مصایب بر کوه عرضه شود در مدت کوتاهی متلاشی و ریزریز خواهد شد و دیگر اثری از آن نخواهد ماند٬ اما این مصایب به اذن خدا تنها بر تو عرضه شد و تو چنان کردی که در عالم جاودانه شدند و ثبت گردیدند و هیچکس غیر از تو یارای این کار را نداشت ...

 ای زینب ای دختر امیرالمومنین اکنون چهارده قرن از آن مصیبت عظما می گذرد و در این زمان هنوز مبهوت آن واقعه و فجایعش هستیم٬ هنوز مبهوت پیام و عبرت ها و درس هایش هستیم٬ هنوز با یاد تو غمی عمیق در وجودمان پدیدار می گردد. اکنون پس از چهارده قرن از تو می خواهم مرا صبری زینبی عطا کنی صبری توام با بصیرت٬ نفوذ کلام و شجاعت  ...

 

ای زینب اکنون وظیفه ماست در خونخواهی برادرت و در جهت بر افراشتن پرچم لااله الا الله در سراسر جهان با یاری فرزند برادرت مهدی فاطمه بشتابیم٬ اکنون وظیفه ماست راهی را که تو و برادرت هزار و چهارصد سال پیش با تقدیم جانتان و عزیزترین کسانتان آغاز کردید ادامه دهیم و من برای ماندن در این مسیر و در رکاب امام بودن به صبری زینبی نیاز دارم و در این مکان عظیم (تل زینبیه) مکانی که تو در آن نظاره گر تلخ ترین صحنه عالم هستی بودی از تو می خواهم به حق عشقی که به برادرت حسین داشتی دستان خالی مرا نا امید بر مگردانی و این حاجت و نیاز عمیق مرا برآورده سازی ... آمین 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۲ ، ۰۰:۱۷
مهدی غفوری

ای حبیب سلام خدا بر تو٬ ای حبیب تو را دوست دارم چرا که دوست داشتنی هستی٬ تو را دوست دارم چراکه دوست امامم هستی٬ ای حبیب هر گاه که یاد نامه امام و آن شروع دردناکش می افتم غمی در درونم فوران می کند ناگهان تمامی موهای بدنم از این ابهت٬ از این عشق بازی٬ از مقام زیبای تو و از این غم عمیق بر بدنم راست می گردد و شوری در دلم ایجاد می شود که یعنی می شود من هم ...

 

آه ای حبیب مظاهر تو را حاجتی دارم که اگر در ادای آن یاریم کنی تا ابد سپاسگزارت خواهم بود!

 ای حبیب هر گاه به تو و مقام تو فکر می کنم و هر گاه به تاریخ می نگرم خود را برای دست یافتن به مقام تو نسبت به امام زمان خود حریص می بینم.

 ای حبیب وجود تو در تاریخ امیدی است پایان ناپذیر برای تمام عاشقان و سالکان مسیر عشق.

 ای حبیب اگر تو توانستی با تلاش و اخلاصت به درجه حبیب و دوست امام بودن برسی من نیز هم ...    

 وای که چه زیباست٬ وای که چه شور انگیز است ...

 ای حبیب مظاهر عزمی جدی کرده ام به برکت این سفر عشق در راهی که تو قدم نهاده ای من نیز هم ...

 ای حبیب از تو یاری می خواهم در این مسیر دشوار که دشمن اصلی آدمی نفس اوست مرا یاری کنی.

 ای حبیب مظاهر در اثر ضعف ایمان و نقص در اخلاص به طور دردناکی وجودم را سستی و تنبلی٬ هوا و هوس٬ گناه٬ دلبستگی به دنیا و زیبایی های درونش٬ درگیری های عاطفی٬ حرص و طمع برای بدست آوردن مراتب گوناگون دنیایی٬ عجب و غرور٬ دورویی٬ ریا و ظاهرسازی و این دست از رذایل گوناگون اخلاقی فرا گرفته است.

ای حبیب من٬ با این وجود کار سختی دارم٬ شاید الان باید نا امید باشم٬ اما نه٬ چرا که ویژگی این مکتب زیبای اسلام تشیع امیدوار بودن آن است.

ای حبیب مظاهر به خوبی می دانم امام من نیز آنقدر مهربان است که به فرد گرفتار و گنهکاری چون من نیز روی خوش نشان خواهد داد و در صورت رهایی از این وابستگی ها مرا در آغوش خواهد گرفت و حبیب صدا خواهد زد.

 

ای حبیب مظاهر٬ ای عاشق امام٬ ای فدایی امام٬ در این سفر عشق تو را به حضرت عشق قسم می دهم که در بارگاه الهی بواسطه آبرویی که از همراهی امام بدست آورده ای نزد خدای مهربان شفیع شوی و با اصرار فراوان بخواهی که نظری به این حقیر و اهداف بلندش بیندازد و قدرت اراده و بصیرتی به من عطا کند که به کمک آن بتوانم از بند این همه غل و زنجیرهای وابستگی رها شوم و در آن هنگام منتظر باشم تا امام من نیز نامه ای برایم فرستاده و مرا در آن اینگونه خطاب کند:    من العزیز الی الحبیب

 

ای حبیب در این مسیر مرا یاری کن و همراهم باش ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۲ ، ۰۰:۱۶
مهدی غفوری

ای یار مهربانم٬ ای همیشه همراهم٬ ای خالق بی همتایم٬ از تو خواهشی دارم خوش دارم همچون همیشه پاسخش گویی!

 

از تو می خواهم حال که مرا اینگونه راهی سفر عشق کرده ای با هر قدمی که برمی دارم ذره ای از عشق را در من به حرکت درآوری تا محرکی باشد برای وصال٬ تا محرکی باشد برای مابقی مسیر طول و دراز زندگی٬ تا محرکی باشد برای غلبه بر عشق های حقیر دنیایی و محرکی باشد برای همراهی با امامم مهدی موعود در مسیر قیام با شکوهش که در آن به لطف رنگ خدایی که دارد تمام رنگ های دنیایی را به خاک مذلت خواهد نشاند.    آمین

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۲ ، ۰۰:۱۴
مهدی غفوری

ای خدای مهربان! این گام های مرا در این مسیر به خوبی پالایش کن تا که انشاالله در مسیر پر فراز و نشیب دین٬ عجب و غرور٬ تکبر٬ نا امیدی٬ سستی و تنبلی لغزشی نداشته باشد.

 

ای خدای من! این پاها به اندازه کافی در مسیر های منحرف هوا و هوس٬ مسیرهای دنیوی پست و برای نیاز های حقیر زندگی گام برداشته است که اکنون امیدی به آنها برای عبور من از پل صراط و صحرای محشر ندارم لذا خدای من آخرین امیدم این سفر است٬ سفری به شهر عشق برای زیارت حضرت عشق و برای رسیدن به افضل عشق. از تو می خواهم چنان قدرتی به من عطا کنی تا که این پاها را خوب برنجانم٬ خوب بجنبانم تا که قدرت از دست رفته خود به علت زیادی رفتن در مسیرهای پوچ و پر گناه دنیوی را دوباره بازیابند و مرا از تنهایی و ضعف و بازماندگی در محشر نجات دهند.   آمین

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ اسفند ۹۲ ، ۰۰:۱۳
مهدی غفوری

ای امام بگذار تا بگویم کمی از خودم ، از قلبم و از اشکم ...


یا حسین بگذار تا در حضور تو مولایم مهدی را دلگرمی دهم، بگذار تا از دریای مواج درونم بگویم ... بگذار تا از نهایت آمال و آرزوهایم برایت حرف بزنم ... بگذار تا قلبم را سبک کنم ... 

ای مولای من می دانم که می دانی غیر تو را ندارم ... سال هاست که بهترین دوست من شده ای ... سال هاست که همدم قلب مجروحم شده ای ... سال هاست که مرا سوزانده ای ... سال هاست که وجودم را مملو از عشق کرده ای عشق به پرواز، عشق به شهادت، عشق به نهایت سختی ها و ناملایمات، عشق به طوفان و در نهایت عشق به عشقبازی ای محبوب ...


آری حسین بدجوری مرا دیوانه کرده ای هر ز چند گاهی چنان مدهوشم می کنی که دیگر هیچ گوش و چشمی را محرم نمی دانم مگر تو ...دیگر هیچ آغوشی مرا آرام نمی کند مگر آغوش پر مهر و محبت تو ... دریای مواج قلبم را آرام نمی کند مگر دست نوازش تو، مگر ذکر خاطره ی دلربای با تو بودن، مگر یاد آن پروانه های عاشق که عارفانه دورت می گشتند و یکی پس از دیگری می سوختند و عالمی را با نور وجودشان روشنایی می بخشیدند و این چنین راز عشق را معنا کردند و رفتند ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۹۲ ، ۰۰:۵۶
مهدی غفوری